در غوغای شهر ، جوانی با خستگی مفرط از کارهای تکراری هر روز ، در یک عصر بر منظره ی همیشگی نگاه میکند ، رود آرام زیر پایش را می بیند و تلاقی آسمان آبی و ساختمان ها که رودخانه انها را دو نیم کرده ، آری زندگی همانند عطر رود جریان دارد
هنـرمنـد
لینک کوتاه
آثار مرتبط
نظرات